سوال: دعای گناهکار چیست؟
جواب: هنگامی که شخص گناهکار عمیقاً درک میکند گناهکار است و احتیاج به نجات دهنده دارد، در حضور خدا دعا می کند تا آمرزیده شده حیات جاودانی بیابد. این دعا، دعای گناهکار نام دارد. دعای گناهکار، به خودی خود چیزی را عوض نمی کند. این دعا زمانی مؤثر است که بیانگر شناخت، درک، و ایمان شخص از گناه و احتیاجش به نجات (در مسیح) باشد.
اولین جنبۀ دعای گناهکار حاوی این مطلب است که شخص فهمیده باشد که گناهکار است. رومیان 10:3 می گوید: " چنانکه مکتوب است "کسی عادل نیست، یکی هم نی." کتابمقدس بطور واضح تعلیم می دهد که همۀ ما گناه کرده ایم، و بخاطر گناهکار بودنمان، همۀ ما مُحتاج رحمت و آمرزش الهی می باشیم (تیطس 5:3ـ7) زیرا گناه ما را مستحق مجازات ابدی کرده است (متی 46:25). دعای گناهکار در واقع خواستۀ پر التماس یک گناهکار است که از خدا می طلبد، به عوض اینکه او را بخاطر گناهانش مورد غضب و داوری قرار دهد، فیض و رحمت الهی به او عطا نماید.
دومین جنبۀ دعای گناهکار حاوی این مطلب است که شخص گناهکار آنچه را که خدا برای معالجۀ وضعیت گناه آلود و مُهلک ما انجام داده است، درک کرده باشد. خدا جسم پوشید و در شخص عیسی مسیح قالب انسانی بخود گرفت (یوحنا 1:1 ، 14). در حالی که زندگی زمینی وی مقدس و بدون گناه بود، تعالیمش در مورد خدا بود (یوحنا 46:8 ؛ دوم قرنتیان 21:5). او به جای ما بر روی صلیب مُرد و بدین وسیله مجازاتی را که ما مستحق آن بودیم، بر خود گرفت (رومیان 8:5). عیسی مسیح، پس از مَرگ، از مُردگان برخاست و بدین ترتیب پیروزی خود را بر گناه و مَرگ و جهنم ثابت نمود (کولسیان 15:2 ؛ اول قرنتیان باب 15). با در نظر گرفتن مطالبی که گفته شد، اگر ما فقط به عیسی مسیح ایمان آوریم، آمرزش گناهان و وعدۀ حیات ابدی به ما داده خواهد شد. در نهایت آنچه ما باید انجام دهیم این است که ایمان آوریم او به جای ما مُرد و روز سوم از مُردگان قیام نمود (رومیان 9:10ـ10). نجات ما تنها توسط فیض خدا، فقط به وسیلۀ ایمان، و تنها از طریق عیسی مسیح میسّر است. در افسسیان 8:2 می خوانیم: " زیرا که محض فیض نجات یافته اید؛ بوسیلۀ ایمان. و این از شما نیست بلکه بخشش خداست."
گفتن دعای گناهکار فقط راهی است برای اینکه شخص گناهکار در حضور خدا اقرار می کند که برای نجات یافتن تنها به عیسی مسیح اعتماد دارد. "کلمات" و یا "دعای سحرآمیزی" وجود ندارد که باعث نجات شما بشود. تنها و تنها ایمان به مَرگ و قیام عیسی مسیح است که قادر است ما را نجات ببخشد. اگر شما واقعاً مفهوم گناهکار بودن و احتیاج خود به نجات را درک کرده اید، می توانید از نمونه دعای زیر به عنوان " دعای گناهکار،" برای ابراز ایمان خود استفاده کنید.
"خداوندا، می دانم که به ضّد تو گناه کرده ام و مستحق مجازات می باشم. اما می دانم که عیسی مسیح، مجازاتی را که من شایستۀ آن بودم بر خود گرفت تا من بتوانم بوسیلۀ ایمان به او آمرزیده شوم. از گناه خود توبه میکنم و برای نجات فقط به تو اعتماد میکنم. تو را شکر می کنم که محض فیض عجیب خود گناهانم را بخشیده و به من حیات جاودانی داده ای. آمین."
آیا با مطالعۀ این مطالب تصمیم گرفتید تا با ایمان مسیح را در قلب خود بپذیرید؟ اگر اینچنین است، لطفاً دگمۀ زیر را فشار دهید. "امروز مسیح را در قلب خود پذیرفتم"
دعای گناهکار چیست؟
سوال: به عنوان یک مسیحی، من چگونه میتوانم در زندگیم بر گناه چیره شوم؟
جواب: کلام خدا منابعی را معرفی میکند که ما به وسیلۀ آنها میتوانیم درمقابله با گناهانمان، پیروز شویم.
1) روح القدس: یکی از نعماتی که خداوند به ما (کلیسایش) بخشیده تا بوسیلۀ آن بتوانیم زندگی مسیحی پیروزمندی داشته باشیم، روح القدس است. در غلاطیان 16:5-25 خداوند اعمال جسم را با ثمرات روح القدس مقایسه میکند. در این قسمت از کلام، ما خوانده شدهایم که در روح قدم برداریم. همۀ ایمانداران روح القدس را دارند، اما این قسمت از کلام خدا به ما میگوید که باید در روح القدس قدم برداریم و خود را به کنترل او بسپاریم. به این مفهوم که پایهای ما باید در جایی گذارده شوند که روح راهنمایی میکند نه اینکه خواستههای جسم را متابعت کند.
تغییری که روح القدس میتواند در زندگی ایماندار ایجاد کند، در زندگی پطرس به خوبی به تصویرکشیده شده است. او کسی بود که قبل از اینکه از روح القدس پُر شود، سه بار عیسی مسیح را انکار نمود؛ آن هم درست بعد از ادعایش مبنی بر متابعت مسیح حتی تا به موت. اما بعد از پُر شدن از روح القدس درروز پنطیکاست، خطاب به یهودیان ، او آشکارا و با اقتدار راجع به مسیح سخن گفت.
قدم برداشتن در روح به این معنی است که شخص ایماندار بر آنچه کلام هدایت میکند سرپوش نگذارد (اول تسالونیکیان 5: 19 آن را "محزون کردن روح" مینامد). در عوض او در پی این است که از روح پُر شود (افسسیان 5: 18–21). یک فرد ایماندار چگونه میتواند از روح پُر شود؟ اول اینکه، این خداوند است که انتخاب میکند، همانطور که در عهد عتیق بود. خداوند در عهد عتیق اشخاصی را در موقعیتهای خاص برگزید تا اعمالی را که او خواسته بود به انجام رسانند (پیدایش 41: 38؛ خروج 31: 3؛ اعداد 24: 2؛ اول سموئیل 10: 10 و ...). من معتقدم که در افسسیان 5: 18–21 و کولسیان 3: 16 شواهدی وجود دارد که نشان میدهند خداوند اشخاصی را برای پُر شدن از روح انتخاب میکند که خود را از کلام خدا پُر نمودهاند. این مسئله از آن جهت مصداق دارد که با توجه به آیات فوق، نتایج هر دو نوع پُر شدن یکسان است. بنابراین، این مسئله ما را به منبع دیگری سوق میدهد.
2) کلام خدا: کتاب مقدس در دوم تیموتائوس 3: 16–17 میگوید که خدا کلام خود را به ما داده است تا ما را به هر عمل نیکو تجهیز کند. این کلام به ما تعلیم میدهد که چطور زندگی کنیم، به چه چیزی اعتقاد داشته باشیم، و حتی راه غلطی را که در پیش گرفتهایم آشکار میسازد. کلام خدا ما را کمک میکند که دوباره به راه درست برگردیم و در آن استوار بمانیم. همانطور که عبرانیان 4: 12 میگوید، کلام خدا زنده و مقتدر است و قادر است عمیق ترین مشکلات لاینحل انسانی را برطرف نماید. نویسنده مزامیر در مزمور 119: 9، 11، 105 ودر آیات دیگر، راجع به قدرت کتاب مقدس در تبدیل زندگی مردم مینویسد . به یوشع تعلیم داده شده بود که رمز پیروزی او بر دشمنانش (تمثیلی برای جنگ روحانی ما ) در این بود که این کلام از دهانش دور نشود بلکه روز و شب در آن تفکر کند تا بهتر مَد نظرش باشد. این رمز پیروزی او در رسیدن به سرزمین وعده بود. یوشع از این فرمان الهی اطاعت نمود؛ حتی زمانی که دستورات خدا برای او غیر قابل درک بود.
معمولاً کتاب مقدس منبع مهمی تلقی نمیشود . اغلب آن را با خود به کلیسا میبریم و شاید روزانه بخشهایی از آن را به عنوان عبادت روزانه قرائت میکنیم. اما اغلب آن را حفظ نمیکنیم، در آن تعمق نمیکنیم، به آن بعنوان عاملی کاربُردی در زندگی نگاه نمیکنیم، گناهانی را که آشکار میکند اعتراف نمیکنیم، و وقتی نشان میدهد که چه عطایائی به ما بخشیده شدهاند، خدا را شکر نمیکنیم. اغلب وقتی نوبت خواندن کلام خدا میرسد به انواع و اقسام امراض عصبی و روانی دچار میشویم. آنقدر کم از کلام تغذیه میکنیم که به لحاظ روحانی، فقط ما را زنده نگاه میدارد تا بتوانیم در جلاسات کلیسایی شرکت کنیم ( یعنی متاًسفانه، به اندازهای در کلام تغذیه نمیکنیم تا به مسیحیان سالم و قوی تبدیل شویم). بندرت از آن تغذیه می کنیم؛ هر گز آنقدردر آن تعمق نمیکنیم که از لحاظ روحانی، ما را اغناع کند.
اگر مطالعۀ روزانۀ کلام خدا بر مبنای برنامهای هدفمند هنوز عادتتان نشده است و یا اینکه عادت نکردهاید قسمتهایی را که روح خدا بوسیلۀ آنها شما را تحت تأثیر قرار میدهد حفظ کنید، مهم است که به این نوع مطالعه کردن عادت کنید. حتی پیشنهاد میکنم که مطالبی را که یاد میگیرید در دفتری بنویسید ( اگر تایپ شما سریع است، از کامپیوتر استفاده کنید). عادت کنید تا زمانی که آنچه را از کلام گرفتهاید در دفتر خود ننوشتهاید، آنرا رها نکنید. وقتی خدا از طریق کلام نکات تاریک زندگیم را آشکار میکند، من برای تغییر آنها دعا میکنم و اغلب این دعاها را نیز یادداشت میکنم. کلام خدا چون ابزاری است دردست روح القدس که آنرا در زندگی ما و دیگران بکار میبرد (افسسیان 6: 17)، و یک قسمت اساسی و ضروری از سلاح روحانی است که خدا در نبَرد روحانی به ما داده است (افسسیان 6: 12– 18).
3) دعا: این یکی دیگر از منابع مهمی است که خدا برای ما فراهم آورده است. دعا نیز یکی از منابعی است که مسیحیان زیاد راجع به آن صحبت میکنند وخیلی کم آنرا بکار میبرند. ما صحبت از جلسات دعا ، وقت دعا، ... میکنیم، اما هیچ وقت مثل کلیسای اولیه آنرا بکار نبردهایم (اعمال 3: 1؛ 4: 31؛ 6: 4؛ 13: 1–3 و ...). پولس مُکرراً خاطر نشان میسازد که چقدر برای مَردُمی که آنها را خدمت مینمود دعا کرده است. اما ما حتی برای خودمان نیز، این منبعی را که در اختیار داریم، مورد استفاده قرار نمیدهیم. اما خدا راجع به دعا وعدههای عجیبی داده است (متی 7: 7–11؛ لوقا 18: 1–8؛ یوحنا 6: 23–27؛ اول یوحنا 5: 14– 15). و باز پولس در متنی که در رابطه با آمادگی برای جنگ روحانی نوشته است دعا را نیز خاطر نشان میسازد (افسسیان 6: 18).
چقدر مهم است؟ وقتی باز به پطرس نگاه میکنیم (پیش از آنکه مسیح را انکار کند)، سخنان مسیح را به یاد میآوریم. آنجا مسیح دعا میکند اما پطرس خوابیده است. مسیح او را بیدار میکند و میگوید: "بيدار باشيد و دعا كنيد تا در معرض آزمايش نيفتيد! روح راغب است، ليكن جسم ناتوان." ( متی 41:26) همانند پطرس شاید شما هم میخواهید آنچه را صحیح است انجام دهید ولی خود را ناتوان میبینید. ما احتیاج داریم از هر نصیحت، تشویق، و تنبیه در کلام خدا اطاعت کنیم تا یاد بگیریم دائماً بجوئیم، بکوبیم، و بطلبیم ... و او نیز قوتی را که بدان نیاز داریم به ما خواهد بخشید. (متی 7:7) دعا باید چیزی عمیق تر از سخنان زبان ما باشد.
من نمیگویم که دعا سحرآمیز است؛ اینطور نیست. خدا عجیب و پُر هیبت است. دعا صرفاً فرصتی است برای اقرار به محدودیت خود و نامتناهی بودن قدرت خداوند. با توجه به این دو حقیقت، در دعا ما به سوی او بازمیگردیم و به او توکل میکنیم تا برای انجام خواستههایش ما را تقویت بخشد.
4) کلیسا: آخرین منبع، موردی است که ما اغلب از آن اجتناب میکنیم. وقتی مسیح شاگردان خود را فرستاد، او آنها را به شکل دو به دو گسیل نمود (متی 10: 1). وقتی در کتاب اعمال رسولان راجع به سفرهای بشارتی میخوانیم میبینیم که آنها تنها به سفر نمیروند بلکه اکثراً در گروههای دو نفره و یا بیشتر به اینگونه خدمات میپردازند. مسیح میگوید: "زيرا جايی كه دو يا سه نفر به اسم من جمع شوند، آنجا در ميان ايشان حاضرم" (متی 18: 20). همچنین خداوند به ما فرمان داده است که: "و ملاحظۀ يكديگر را بنماييم تا به محبت و اعمال نيكو ترغيب نماييم. و از با هم آمدن در جماعت غافل نشويم چنانكه بعضی را عادت است، بلكه يكديگر را نصيحت كنيم" (عبرانیان 10: 24–25). و به ما میگوید که: "نزدِ يكديگر به گناهان خود اعتراف كنيد" (یعقوب 5: 16). در ادبیات حکیمانۀ عهد عتیق آمده است: "آهن، آهن را تيز میكند، همچنين مَرد روی دوست خود را تيز میسازد" (امثال 27: 17). "ريسمان سه لا بزودی گسيخته نمیشود" (جامعه 4: 11-12). در تعدّد ، قوت بسیار وجود دارد.
من افرادی را میشناسم که با خواهران و برادرانی که در مسیح یافتهاند بصورت حضوری و یا با تلفن در تماس میباشند. آنها جویای حال و احوال روحانی یکدیگر هستند و یکدیگر را از مشکلات پیش آمده مطلع میسازند. اینها با خود عهد بستهاند که برای یکدیگر دعا کنند. آنها خود را مسئول میدانند در اینکه کلام خدا را در روابطشان بکارگیرند.
تغییرات، گاهی خیلی زود و در بعضی شرایط خیلی دیر، حاصل میشوند. اما خدا وعده داده است که اگر ما این منابع را در زندگی خود بکار گیریم، او زندگی ما را تغییر خواهد داد. هیچ وقت فراموش نکنید که او در وعدههای خود امین است.
به عنوان یک مسیحی، من چگونه میتوانم در زندگیم بر گناه چیره شوم؟
سوال: تعریف گناه چیست؟
جواب: گناه در کتاب مقدس بعنوان تجاوز از قانون خدا (1 یوحنا 3: 4) و طغیان بر علیه خدا (تثنیه 9: 7، یوشع 1: 18) تعریف شده است. گناه از لوسیفر شروع شد، که احتمالا زیباترین و قدرتمندترین فرشته در میان فرشتگان بود. او به این مقامش قانع نبود و می خواست بالاتر از خدا باشد، که این باعث سقوط او و شروع گناه شد (اشعیا 14: 12-15). شیطان اسم جدیدش شد و او گناه را در باغ عدن وارد نسل بشر کرد، یعنی جایی که آدم و حوا را با همان وسوسه، گول زد " مانند خدا خواهید بود". پیدایش 3 توضیح می دهد که آدم و حوا بر علیه خدا و فرمان او طغیان کردند. از آن زمان به بعد گناه در انسان از نسلی به نسل بعد وارد شد و ما که از نسل آدم هستیم، گناه را از او به ارث برده ایم. رومیان 5: 12 به ما می گوید که از طریق آدم گناه وارد دنیا شد، و بنابراین مرگ به همة انسانها رسوخ کرد " زیرا که مزد گناه موت است" (رومیان 6: 23).
از طریق آدم ارث گناه وارد نسل بشر شد، و طبیعت انسان گناه آلود گردید. وقتی آدم گناه کرد، طبیعت درونی او بوسیلة گناهِ طغیانش عوض شد و برای او مرگ روحانی و فقر آورد که به همة کسانی که بعد از او آمدند منتقل شد. ما گناهکاریم نه بخاطر اینکه گناه می کنیم، بلکه گناه می کنیم چونکه گناهکاریم. این فقر روحی که به ارث می رسد، ارث گناه خوانده می شود. همانطور که ما خصوصیات جسمانی خود را از والدین خود می گیریم، طبیعت گناه آلود را هم از آدم به ارث می بریم. پادشاه داوود برای این موقعیت سقوط کردة طبیعت انسان در مزمور 51: 5 عزاداری می کند" اینک در معصیت سرشته شدم و مادرم در گناه به من آبستن شد."
نوع دیگر گناه، گناه نسبت داده شده است. هم در امور مالی و هم در امور قانونی، لغت یونانی "نسبت دادن"، یعنی "چیزی را که متعلق به کسی بوده بحساب شخص دیگری گذاشتن." قبل از اینکه قانون موسی داده شود، گناه به انسان نسبت داده نمی شد، هر چند که انسان بخاطر ارث بردن گناه گناهکار بود. بعد از اینکه قانون داده شد، گناهانیکه بر خلاف قانون بودند به آنها نسبت داده می شد (رومیان 5: 12). حتی قبل از اینکه تجاوز از قانون بحساب انسان گذاشته شود، جریمة نهایی گناه (مرگ) حکومت می کرد 0رومیان 5 : 14). همة انسانها، از آدم تا موسی، تسلیم مرگ بودند، نه بخاطر اعمال گناه آلودشان بر علیه قانون موسی (که در آنوقت نداشتند)، اما بخاطر طبیعت گناه آلودی که به ارث برده بودند. بعد از موسی، انسانها تسلیم مرگ شدند هم بعلت ارث گناه از آدم و هم بعلت منسوب شدن به گناه تجاوز از قانون خدا.
خدا اصول منسوب شدن را برای نفع انسان بکار برد، وقتیکه گناهان انسان را به حساب عیسی مسیح گذاشت، و او بهای گناهان را که مرگ بود بر روی صلیب پرداخت. در منسوب کردن گناهانمان به عیسی مسیح، خدا با او مثل با یک گناهکار رفتار کرد، با وجودیکه او گناهکار نبود، و گذاشت که او برای گناهان همة دنیا بمیرد (1 یوحنا 2: 2). خیلی مهم است که بفهمیم که گناه به او منسوب شد، اما او گناه را از آدم به ارث نبرد. او جریمة گناه را داد، اما هرگز گناهکار نشد. گناه طبیعت خالص، پاک و کامل او را لمس نکرد. با او طوری رفتار شد که انگار او مجرم به همة گناهان دنیا در اعصار مختلف بود، باوجودیکه گناه نکرد. در عوض، خدا عدالت مسیح را به ایمانداران منسوب کرد و آن عدالت را بحساب ما گذاشت، درست همانطور که گناهان ما را بحساب مسیح گذاشت (2 قرنتیان 5: 21).
نوع سوم گناه، گناه شخصیست، که هر روزه بوسیلة هر انسانی انجام می گیرد. چون ما طبیعت گناه را از آدم به ارث برده ایم، شخصا و بطور انفرادی گناه می کنیم، همه نوع گناه، از دروغهای مصلحتی گرفته تا قتل. کسانی که ایمانشان را بر روی ایمان به مسیح نگذاشته اند باید جریمة این گناهان شخصی، گناهان ارثی و گناهان محسوب شده شان را بپردازند. بهر حال ایمانداران از جریمة ابدی گناه که جهنم و مرگ روحانیست آزاد شده اند، اما ما حالا قدرت مقاومت با گناه را از طریق روح القدس که در ما ساکن است، داریم که ما را پاک می گرداند و ما را به گناهانمان ملزم و متقاعد می کند (رومیان 8: 9-11). وقتیکه ما به گناهان شخصیمان نزد خدا اعتراف می کنیم و برای آنها از او طلب بخشش می کنیم، احیا می شویم و در موقعیت و رابطة کاملی با او قرار می گیریم. "اگر به گناهان خود اعتراف کنیم او امین و عادل است تا گناهان ما را بیامرزد و ما را از هر ناراستی پاک سازد" (1 یوحنا 1: 9).
ما همه سه بار محکومیم چون ارث گناه را برده ایم، گناهانی بحسابمان گذاشته شده و خودمان هم گناه کرده ایم. تنها جریمة گناه مرگ است (رومیان 6: 23)، نه فقط مرگ جسمانی بلکه مرگ ابدی (مکاشفه 20: 11-15). خدارا شکر، ارث گناه، گناهان محسوب شده و گناهان شخصی همه بر روی صلیب مسیح مصلوب شدند و الان با ایمان به عیسی مسیح بعنوان نجات دهند "در وی بسبب خون او فدیه یعنی آمرزش گناهان را به اندازة دولت فیض او یافته ایم" (افسسیان 1: 7).
تعریف گناه چیست؟
سوال: چطور می توانم بدانم چیزی گناه است؟
جواب: در این سوال دو موضوع نهفته است، چیزهایی که کتاب مقدس بطور مخصوص به آنها اشاره می کند و آنها را گناه می خواند و چیزهایی که کتاب مقدس بطور مستقیم از آنها بعنوان گناه یاد نمی کند. لیست کتاب مقدسی گناهان مختلف در امثال سلیمان 6 : 16-19 و غلاطیان 5 : 19-21 و 1 قرنتیان 6: 9-10 آمده است. شکی نیست که این قسمتها کارهایی را ذکر می کنند که گناهند و چیزهایی هستند که خدا آنها را تایید نمی کند. شکی نیست که کتاب مقدس قتل، زنا، دروغ، دزدی، وغیره را گناه اعلام می کند. مسئلة سختتر تعیین گناه است در مواردی که کتاب مقدس دربارة آن مسئله مستقیما حرفی نزده باشد. وقتی کتاب مقدس در مورد موضوع بخصوصی صحبت نمی کند، اصول کلی کلام خدا می توانند ما را راهنمایی کنند.
اولا، وقتی در کتاب مقدس از موضوعی بطور خاص صحبت نکرده است، بهتر است بجای اینکه بپرسیم آیا اینکار بد است، بخواهیم مطمئن شویم که آن کار حتما خوب باشد. مثلا کتاب مقدس می گوید، "زمان را دریافته پیش اهل خارج بحکمت رفتار کنید."(کولسیان 4: 5). این چند روزة عمر ما در این دنیا در عین حال که بسیار کوتاه است، اما در ارتباط با ابدیت آنقدر با ارزش است که ما نباید وقتمان را برای چیزهای خود خواهانة خود بگذرانیم، در عوض باید آنرا برای "آنچه بحسب حاجت و برای بنا نیکو باشد" (افسسیان 4: 29) صرف نماییم.
می توانیم اینطور امتحان کنیم که از خود بپرسیم آیا صادقانه می توانیم با وجدان راحت، از خدا بخواهیم که آن عمل بخصوص را برای هدف خوب خود استفاده کند؟ "پس خواه بخورید خواه بنوشید خواه هر چه کنید همه را برای جلال خدا بکنید" (1 قرنتیان 10: 31). اگر جایی برای شک هست که آیا آن کار خدا را خوشجال می کند یا نه، بهتر است که آن کار ترک کرده شود. "لکن آنکه شک دارد اگر بخورد ملزم می شود زیرا به ایمان نمی خورد و هر چه از ایمان نیست گناه است" (رومیان 14: 23). ما باید بیاد داشته باشیم که بدنهای ما، مثل روحهایمان، فدیه داده شده اند و متعلق به خدا هستند. نمی دانید که بدن شما هیکل روح القدس است که در شما است که از خدا یافته اید و از آن خود نیستید؟ زیرا به قیمتی خریده شدید پس خدا را ببدن خود تمجید نمایید" (1 قرنتیان 6: 19-20). این حقیقت بزرگ باید اثر حقیقی روی آنچه انجام می دهیم و هر جا می رویم بگذارد.
بعلاوه، ما باید اعمالمان را ارزیابی کنیم نه فقط در رابطه با خدا، بلکه در رابطه با اثر آنها بر روی خانوادمان، دوستانمان، و بطور کلی بر روی مردم. حتی اگر چیز بخصوصی ما را شخصا صدمه نزند، اگر روی دیگران اثر بگذارد و به آنها صدمه بزند، گناه است. "گوشت نخوردن و شراب ننوشیدن و کاری نکردن که باعث ایذاء یا لغزش یا ضعف برادرت باشد نیکو است......ما که توانا هستیم ضعفهای ناتوانانرا متحمل بشویم و خوشی خود را طالب نباشیم" (رومیان 14: 21، 15: 1).
بالاخره، بیاد داشته باشید که عیسی مسیح خداوند و نجات دهندة ماست، و چیز دیگری نباید بتواند بر تبدیل ما به ارادة او تقدم یابد. نه هیچ عادتی و نه هیچ مخلوقی و یا خواسته ای اجازه دارد کنترل زندگی ما را داشته باشد، فقط مسیح این اقتدار را دارد. "همه چیز برای من جایز است لکن همه چیز مفید نیست. همه چیز برای من رواست لیکن نمی گذارم که چیزی بر من تسلط یابد" (1 قرنتیان 6: 12). و "آنچه کنید در قول و فعل همه را بنام عیسی خداوند بکنید و خدای پدر را بوسیلة او شکر کنید" (کولسیان 3: 17).
چطور می توانم بدانم چیزی گناه است؟
سوال: هفت گناه کشنده کدامند؟
جواب: هفت گناه کشنده لیستی است که در زمان مسیحیان اولیه از آن استفاده می شد تا به پیروان مسیح دربارة سقوط انسان بعلت گناه تعلیم داده شود. تصور اشتباهی که از این هفت گناه کشنده در ذهنهاست این است که این گناهان از نظر خدا قابل بخشش نیستند. کتاب مقدس واضحا می گوید که تنها گناهی که خدا نمی بخشد ادامه در بی ایمانیست، چون اینکار تنها راه بخشش یعنی عیسی مسیح و مرگ نیابتی او را بر صلیب رد می کند.
آیا این عقیدة هفت گناه کشنده کتاب مقدسی است؟ بله و نه. امثال سلیمان 6 : 16-19 می گوید "شش چیز است که خداوند از آنها نفرت دارد. بلکه هفت چیز که نزد جان وی مکروه است 1) چشمان متکبر، 2) زبان دروغگو، 3) دستهایی که خون بیگناهرا می ریزد،4) دلیکه تدابیر فاسد را اختراع می کند، 5) پایهاییکه در زیانکاری تیزرو می باشند، 6) شاهد دروغگو که بکذب متکلم شود، 7) کسیکه در میان برادران نزاعها می پاشد. " بهر حال این لیست چیزی نیست که بیشتر مردم بعنوان هفت گناه کشنده می دانند.
براساس پاپ گریگوری بزرگ در قرن ششم، هفت گناه کشنده عبارتند از: غرور، حسادت، پرخوری، شهوت، عصبانیت، طمع، و بی توجهی بخصوص به امور روحانی. هر چند که نمی توان انکار کرد که اینها گناه هستند، اما در کتاب مقدس هیچوقت به آنها "هفت گناه کشنده" گفته نشده است. لیست سنتی هفت گناه کشنده راه خوبی است برای گروه بندی گناهان زیادی که در دنیا وجود دارند. تقریبا هر نوع گناهی می تواند زیر یکی از این گروهها جای داشته باشد. مهمتر اینکه، ما باید متوجه باشیم که این هفت گناه "کشنده تر" از بقیة گناهان نیستند. همة گناهان به مرگ می انجامند (رومیان 6: 23). خدا را شکر، که از طریق عیی مسیح، همة گناهان ما، منجمله هفت گناه کشنده، می توانند بخشیده شوند (متی 26: 28، اعمال رسولان 10: 43، افسسیان 1: 7).
هفت گناه کشنده کدامند؟
سوال: آیا همة گناهان نزد خدا یکسان هستند؟
جواب: در متی 5: 21-28، عیسی مسیح زنا را با داشتن شهوت در قلب یکی قلمداد می کند، اما معنی آن این نیست که همة گناهان مساوی هستند. آنچه مسیح می خواست به فریسیان بفهماند این بود که گناه گناه است، حتی اگر فقط بخواهی که آن را انجام دهی و آنرا عملا انجام ندهی. رهبران مذهبی زمان عیسی مسیح فکر می کردند که اشکالی ندارد اگر در مورد هر چه بخواهند فکر کنند، تا جایی که آن خواسته ها را انجام ندهند. عیسی مسیح آنها را وامیدارد که متوجه باشند که خدا افکار انسان را هم مثل اعمالش قضاوت و داوری می کند. عیسی مسیح اعلام کرد که اعمال ما ناشی از چیزهایی است که در قلبمان می گذرد (متی 12: 34).
بنابراین، اگر چه عیسی مسیح گفت که شهوت و زنا گناه هستند، ولی معنی آن این نیست که آنها برابرند. قتل بسیار بدتر از تنفر از کسیست، با وجودیکه هر دو در نظر خدا گناهند. اندازه هایی در گناهان وجود دارند. بعضی گناهان از گناهان دیگر بدتر است. از طرف دیگر در رابطه با نتیجة ابدی و نجات، همة گناهان یکی هستند. هر گناهی به محکومیت ابدی می انجامد (رومیان 6: 23). هر گناهی، مهم نیست چقدر کوچک باشد، بر خلاف خدای ابدی و مستحق تنبیه ابدیست. بعلاوه، گناهی آنقدر بزرگ نیست که خدا نتواند آنرا ببخشد. عیسی مسیح مرد تا جریمة گناهان را بپردازد (1 یوحنا 2: 2). عیسی مسیح برای همة گناهان ما مرد (2 قرنتیان 5: 21). آیا همة گناهان برای خدا مساوی هستند؟ بله و نه. در شدت؟ نه. در جریمه؟ بله. در بخشش؟ بله.
آیا همة گناهان نزد خدا یکسان هستند؟
سوال: کتاب مقدس دربارة پورنوگرافی چه می گوید؟ آیا نگاه به پورنوگرافی گناه است؟
جواب: بیشترین سایتهایی که در شبکة اینترنتی جستجو می شوند، سایتهای پورنوگرافی هستند. پورنوگرافی در دنیای امروزه چیزی معمولی شده است. شاید بیش از هر چیز دیگری، شیطان موفق شده است که امور جنسی را وارونه و فاسد کند. او آنچه که خوب و درست است (رابطة جنسی با عشق بین زن و شوهر) گرفته و آنرا با شهوت، پورنوگرافی، زنا، تجاوز، و همجنس بازی عوض کرده است. پورنوگرافی می تواند اولین قدم در راه شرارت و بی بند و باری و مرتب رو به ازدیاد باشد (رومیان 6: 19). خاصیت اعتیادآور پورنوگرافی بتحریر آمده است. درست مثل یک معتاد به مواد که باید مقدار بیشتر و قوی تر از دارو استفاده کند تا به همان درجه از نئشگی برسد، پورنوگرافی شخص را عمیق و عمیقتر به اعتیاد و خواسته های شهوانی شدیدتر و غیر خدایی تر می کشاند.
سه رده گناه اصلی شهوت جسم، شهوت چشم، و غرور زندگانی (1 یوحنا 2: 16) است. پورنوگرافی قطعا باعث می شود که ما بدنبال شهوت جسم برویم، و بدون شک خودش شهوت چشم است. بر طبق فیلیپیان 4: 8 پورنوگرافی قطعا چیزی نیست که لایق تفکرات ما باشد. پورنوگرافی اعتیادآور (1 قرنتیان 6: 12، 2 پطرس 2: 19) و خراب کننده است (امثال سلیمان 6: 25 – 28، حزقیال 20: 30، افسسیان 4: 19). شهوت داشتن به دیگران در افکارمان، که اساس پورنوگرافی است، خداوند را ناراحت می کند (متی 5: 28). عادت به پورنوگرافی زندگی شخص را نشان می دهد و نشان می دهد که شخص نجات را ندارد (1 قرنتیان 6: 9).
خدا می تواند به کسانی که گرفتار پورنوگرافی هستند، پیروزی ببخشد. آیا شما گرفتار پورنوگرافی هستید و می خواهید که از آن آزاد شوید؟ در اینجا چند قدم به پیروزی آمده است: 1) به خدا گناهتان را اعتراف کنید (1 یوحنا 1: 9). 2) از خدا بخواهید پاکتان کند، شما را احیا کند، و فکرتان را متبدل سازد (رومیان 12: 2). 3) از خدا بخواهید فکرتان را با فیلیپیان 4 : 8 پر کند. 4) یاد بگیرید که بدنتان را در قدوسیت نگه دارید (1 تسالونیکیان 4 : 3-4). 5) معنی صحیح رابطة جنسی را بفهمید و این نیاز خود را تنها با همسرتان برطرف سازید (1 قرنتیان 7: 1-5). 6) توجه داشته باشید که اگر در روح قدم بزنید، شهوت جسم را بعمل نمی آورید (غلاطیان 5: 16). 7) قدمهای عملی بردارید تا میزان تماس با اینگونه تصاویر را کم کنید. روی کامپیوترتان مسدود کنندة پورنوگرافی نصب کنید، استفاده از تلویزیون و ویدیو را محدود کنید، و ایماندار مسیحی دیگری پیدا کنید تا برای شما دعا کند و به او در اینباره حساب پس بدهید.
کتاب مقدس دربارة پورنوگرافی چه می گوید؟ آیا نگاه به پورنوگرافی گناه است؟
سوال: دید یک مسیحی دربارة سیگار کشیدن چیست؟ آیا سیگار کشیدن گناه است؟
جواب: کتاب مقدس هیچوقت مستقیما به سیگار کشیدن اشاره نکرده است. اصولی هست، که می توان سیگار کشیدن را با آنها ارزیابی کرد. اولا، کتاب مقدس به ما دستور می دهد که نگذاریم هیچ چیزی بر بدن ما مسلط شود. "همه چیز برای من جایز است- لکن هر چیز مفید نیست. همه چیز برای من رواست- لیکن نمی گذارم که چیزی بر من مسلط شود" (1 قرنتیان 6: 12). نمی توان انکار کرد که سیگار کشیدن معتاد کننده ای قویست. در این قسمت از کلام کمی جلوتر به ما گفته شده است که "نمی دانید که بدن شما هیکل روح القدس است که در شما است که از خدا یافته اید و از آن خود نیستید. زیرا که بقیمتی خریده شدید پس خدا را ببدن خود تمجید کنید" (1 قرنتیان 6: 19-20). سیگار کشیدن بدون شک برای سلامتی شما مضر است. ثابت شده است که سیگار کشیدن به سلامتی و به ریه ها ضرر می زنند.
آیا سیگار کشیدن را می توان "مفید" خواند (1 قرنتیان 6: 12)؟ آیا می توان گفت که سیگار کشیدن واقعا خدا را در بدن شما جلال می دهد (1 قرنتیان 10: 31)؟ آیا صادقانه یکنفر می تواند "برای جلال خدا" سیگار بکشد؟ ما باور داریم که جواب به هر سه سوال "نه" است. در نتیجه، باورداریم که سیگار کشیدن گناه است و ایمانداران به مسیح نباید اینکار را بکنند.
بعضی بر خلاف این عقیده بحث می کنند و می گویند که بسیاری از مردم غذاهای ناسالم می خورند، که می توانند معتاد کننده و مضر برای بدن باشند. مثلا ، خیلی از مردم آنقدر به کافئین معتاد هستند که بدون نوشیدن قهوة صبحشان قادر به انجام هیچ کاری نیستند. در حالیکه این مطلب کاملا صحیح است، اما چطور می تواند سیگار کشیدن را توجیه کند؟ نظر ما هم همین است که مسیحیان باید از زیاده روی در غذا و خوردن غذاهای ناسالم بپرهیزند. بله، مسیحیان اغلب در این مورد دو رو هستند که یک کدام را محکوم به گناه بودن می کنند و دیگری را نه.، اما باز هم باید تاکید کرد که این مطلب سیگار کشیدن را موجب جلال خدا نمی گرداند.
بحث دیگری که بر علیه این دید در مورد سیگار است این است که خیلی از مردان خدا سیگاری بوده اند، مثل واعظ معروف انگلیسی سی اچ اسپارجیون، که به کشیدن سیگار برگ معروف بود. باز هم باید تاکید کرد که بحث فایده ای ندارد. ما عقیده داریم که اسپارجیون برای کشیدن سیگار در اشتباه بود. ولی بغیر از آن آیا او مرد خدا و معلم کلام خدا بود؟ قطعا! آیا این مطلب همة اعمال و عادات او را موجب جلال خدا می گرداند؟ نه.
با گفتن اینکه سیگار کشیدن یک گناه است، نمی گوییم که همة سیگاری ها فاقد نجات هستند. خیلی از ایمانداران به مسیح هستند که سیگار می کشند. سیگار کشیدن جلوی نجات یافتن شخص را نمی گیرد و باعث از دست دادن نجات کسی هم نمی شود. سیگار کشیدن نا بخشیدنی تر از هر گناه دیگری نیست، چه برای کسی که مسیحی می شود و یا یک مسیحی که گناهش را به خدا اعتراف می کند (1 یوحنا 1 :9). در عین حال ما شدیدا قبول داریم که سیگار کشیدن گناهی است که باید با قدرت خدا ترک شود.
دید یک مسیحی دربارة سیگار کشیدن چیست؟ آیا سیگار کشیدن گناه است؟
سوال: کتاب مقدس راجع به نوشیدن نوشابههای الکلی چه میگوید؟ آیا گناه است اگر یک مسیحی نوشابۀ الکلی بنوشد؟
جواب: آیات متعددی ما را سفارش میکنند که از مصرف الکل خودداری کنیم ( لاویان 10: 9؛ اعداد 6: 3؛ تثنیه 14: 26؛ 29: 6؛ داوران 13: 4 و 7 و 14؛ اول سموئیل 1: 15؛ امثال 20 : 1؛ 31: 4و6؛ اشعیا 5: 11 و 22؛ 24 :9 ؛ 28: 7 ؛ 29: 9؛ 56: 12؛ میکاه 2:11 ؛ لوقا 1: 15). با این وجود، کلام خدا لزوماً مسیحیان را از نوشیدن آبجو، شراب و سایر نوشابههای الکلی، منع نکرده است. مسیحیان ملزم شدهاند که از مستی اجتناب کنند (افسسیان 5: 18). کتاب مقدس ، مستی و طبعات آنرا محکوم میکند (امثال 23: 29–35). همچنین مسیحیان امر یافتهاند که اجازه ندهند چیزی بر آنها تسلط یابد (اول قرنتیان 6: 12؛ دوم پطرس 2: 19). کلام خدا همچنین هر کاری را که باعث لغزش و عذاب وجدان سایر مسیحیان شود، نکوهش میکند ( اول قرنتیان 8: 9–13) و در نور چنین اصولی، بسیار سخت است که مسیحیان الکل بنوشند و ادعا کنند که خدا را جلال میدهند (اول قرنتیان 10: 31).
مسیح آب را به شراب تبدیل نمود. به نظر میرسد که شاید او نیز در مواقعی شراب نوشیده است (یوحنا 2: 1–11؛ متی 26: 29). در زمان عهد جدید، آب آنچنان پاک و تمیز نبود. در نبود اقدامات بهداشتی و زهکشی فاضلاب و تصفیههای مدرن امروزی، آبها مملو از ویروسها و باکتریها و هرنوع آلایندهای بودند. این امر در کشورهای جهان سوم نیز مصداق دارد. در نتیجه مردم گاهی شراب ( آب انگور) - که محتملاً کمتر آلوده بوده است - را مینوشیدند. در اول تیموتائوس 5: 23 پولس تیموتائوس را چنین تعلیم میدهد که فقط خورندۀ آب نباشد ( که احتمالاً باعث درد معده او شده بود) بلکه اندکی نیز شراب بنوشد. کلمۀ یونانی، که در کتاب مقدس برای شراب بکار رفته است، همان کلمهای است که در زندگی روزمره به شراب اطلاق میشد. در آن روزگار نیز شراب تخمیر میشد اما نه تا درجهای که امروز حاصل میشود. شاید درست نباشد که بگوییم صرفاً آب انگور بوده است اما درست هم نیست که آنرا معادل شرابهای امروزی قلمداد کنیم. بازهم تأکید میکنم که کلام خدا مسیحیان را از نوشیدن آبجو، شراب و سایر نوشابههای الکلی، منع نکرده است. خود الکل به تنهایی گناه آلود نیست، اما ایمانداران باید از مستی و اعتیاد به الکل مطلقاً دوری نمایند (افسسیان 5: 18؛ اول قرنتیان 6: 12). مطابق با اصول کلام خدا، بسیار مشکل است که ادعا کنیم نوشیدن الکل در هر اندازه و به هر مقداری باعث جلال خدا میشود.
کتاب مقدس راجع به نوشیدن نوشابههای الکلی چه میگوید؟ آیا گناه است اگر یک مسیحی نوشابۀ الکلی بنوشد؟
سوال: کتاب مقدس دربارۀ قمار چه میگوید؟ آیا قمار بازی گناه است؟
جواب: قمار را میتوان چنین تعریف کرد "به خطر انداختن مقداری پول، به قصد بیشتر شدن آن به طریقی نامعمول!" کتاب مقدس، قماربازی، شرط بندی، یا بخت آزمایی را دقیقاً محکوم نمیکند. اما به ما هشدار میدهد که از پولدوستی احتراز نمائیم (اول تیموتاوس 6: 10 ؛ عبرانیان 13: 5). همچنین، کلام خداوند ما را تشویق مینماید که "سریع در پی ثروتمند شدن" نباشیم (امثال 13: 11؛ 23: 5 ؛ جامعه 5: 10). به طور قطع، انگیزۀ اصلی و مرکز توجّه قماربازی، پول دوستی است، و مردم را با این وعده اغوا میکند که سریع و آسان ثروتمند خواهند شد.
کجای قمار اشتباه است؟ بحث قمار موضوع دشواری است زیرا حتی اگر تحت کنترل صورت گیرد، با اینکه اتلاف پول است، اما الزاماً به معنی "شرارت" نیست. مردم پول خود را به طرق مختلفی هدر میدهند. دیدن یک فیلم (در اکثر موارد!)، خوردن یک وعده غذای گران قیمت غیر ضروری، و یا خریدن کالائی بیارزش، میتواند به اندازۀ قمار باعث اتلاف پول شود. با وجود این حقیقت، اتلاف کردن پول در سایر موارد زندگی، نمیتواند صحت قمار را توجیه کند. پول را نباید به هدر داد. پول مازاد باید برای آینده پس انداز شود تا بابت کار خداوند به مصرف برسد، نه در راه قماربازی تلف شود.
قمار در کتاب مقدس: اگر چه در کلام خدا اشارهای خاص به قماربازی نشده است، اما به بخت آزمائی یا "شانس" اشاره شده است. برای مثال، در کتاب لاویان برای انتخاب بُز قربانی و بُز کفاره از قرعه استفاده شده است. در تقسیم بندی زمین کنعان بین اسباط اسرائیل، یوشع از قرعه استفاده کرد. نحمیا با قرعه مشخص کرد که چه کسی درون حصار اورشلیم زندگی خواهد نمود. شاگردان نیز برای جایگزینی یهودا قرعه انداختند. امثال 16: 33 میگوید، "قرعه در دامن انداخته می شود، ليكن تمامی حكم آن از خداوند است". اما در هیچ جای کلام خدا قرعه، شانس، و یا قمار به عنوان وسیلهای برای تفریح و خوشگذرانی پیروان خداوند، معرفی نشده است.
قمارخانهها (کازینوها) و بخت آزماییها: قمارخانهها هر نوع ترفندی را به کار میگیرند تا قمارباز را جلب کرده او را وادارند پول بیشتری ریسک نماید. اغلب آنها با عرضۀ نوشیدنی الکلی ارزان قیمت (و حتی مجانی) باعث مستی قمارباز میشوند تا او نتواند عاقلانه تصمیم بگیرد. ساختار قمارخانهها اینگونه است که قمارباز مبلغ زیادی پول تلف کند و در مقابل، به چیزی نرسد، مگر لذتی زودگذر و فانی. بخت آزمائیها سعی دارند تصویری زیبا از خود به نمایش بگذارند. آنها خود را طریقی برای تامین هزینه تعلیم و تربیت و برنامههای اجتمائی معرفی مینمایند. با این حال، آمارها نشان میدهند که شرکت کنندگان در بخت آزمائیها معمولاً کسانی هستند که به سختی میتوانند پول خرید بلیطهای خود را فراهم آورند. مقاومت در برابر وسوسۀ "سریع پولدار شدن" برای کسانی که نا امید و مستأصل هستند، غیر ممکن است. و شانس برنده شدن نیز بینهایت اندک میباشد، طوریکه زندگی بسیاری در نتیجۀ قمار به نابودی کشانده شده است.
چرا درآمد بخت آزمایی، خداوند را خوشنود نمینماید؟ بسیاری از مردم ادعا میکنند که پول بدست آمده از قماربازی یا بختآزمایی را به کلیسا خواهند داد و یا اینکه در دیگر راههای شایسته صرف خواهند نمود. البته این انگیزه خوبی است، اما حقیقت این است که این پول، کمتر برای اهداف روحانی به مصرف میرسد. تحقیقات نشان میدهند که اکثر برندگان جوایز کلان، بعد از چند سال در وضعیت مالی بدتر از سابق به سر میبرند. تعداد بسیار کمی هستند که حقیقتاً پول بُرده را در راههای پسندیدهای صرف کنند . با این حال، خداوند احتیاجی به پول ما برای پیشبُرد کار خود در جهان ندارد. امثال 13: 11 میگوید: "دولتی كه از بطالت پيدا شود در تناقص میباشد، اما هر كه به دست خود اندوزد در تزايد خواهد بود." خداوند قادر مطلق است ومیتواند احتیاجات کلیسا را از منابع قابل اطمینانی فراهم نماید. آیا پولی که از فروش مواد مخدر و یا دزدی حاصل شده است میتواند خدا را جلال دهد؟ پولی که با انگیزۀ ثروتمند شدن و از طریق دزدی فقرا حاصل شود چیزی نیست که خدا آن را بطلبد و یا محتاج آن باشد.
اول تیموتائوس 6 : 10 به ما میگوید: "زيرا كه طمع ريشه همۀ بدیهاست كه بعضی چون در پی آن میكوشيدند، از ايمان گمراه گشته، خود را به اقسام دردها سُفتند". عبرانیان 13 : 5 اعلام میدارد که: "سيرت شما از محبتِ نقره خالی باشد و به آنچه داريد قناعت كنيد زيرا كه او گفته است: «تو را هرگز رها نكنم و تو را ترك نخواهم نمود»". متی 6 : 24 اظهار میدارد: "هيچ كس دو آقا را خدمت نمیتواند كرد، زيرا يا از يكی نفرت دارد و با ديگری محبّت، و يا به يكی میچسبد و ديگری را حقير میشمارد. محال است كه خدا و ممّونا را خدمت كنيد".
کتاب مقدس دربارۀ قمار چه میگوید؟ آیا قمار بازی گناه است؟
سوال: کتاب مقدس راجع به خالکوبی و سوراخ کردن بدن چه میگوید؟
جواب: در رابطه با خالکوبی و سوراخ نمودن بدن، بهترین آزمون این است که از خود بپرسیم: آیا میتوان صادقانه و با وجدانی راحت از خداوند خواست که این عمل ما را برکت داده و آنرا برای اهداف بلند و عالی خود بکار برد؟ "پس خواه بخوريد، خواه بنوشيد، خواه هر چه كنيد، همه را برای جلال خدا بكنيد" (اول قرنتیان 10 : 31). کلام خدا راجع به خالکوبی و سوراخ کردن بدن هیچ دستوری نمیدهد؛ اما هیچ دلیلی نیز ارائه نمیدهد مبنی بر اینکه خدا با خالکوبی و سوراخ کاری بدن ما موافق است.
مسئله دیگری که باید درنظر گرفته شود شرم و حیا است. بطور کلی خدا به ما تعلیم میدهد که در پوشش خود با حُجب و حیا باشیم (اول تیموتائوس 2 : 9). یک جنبه از چنین پوشش این است که مطمئن باشیم آن قسمتهائی که باید پوشیده باشند بخوبی پوشیده شدهاند. مفهوم مُهم حُجب و حیا این است که توجّه دیگران را به خود جلب نکنیم. آنانی که در لباس پوشیدن حجب و حیا را رعایت میکنند، جلب توجه نمیکنند. بطور قطع، خالکوبی و سوراخ کاری فقط برای جلب توجه استفاده میشوند. و با این تعبیر، خالکوبی و سوراخ کاری به هیج وجه مطابق حجب و حیا نیستند.
یکی از اصول مهم کلام خدا راجع به موضوعاتی که کتاب مقدس هیچ اشارهای به آنها نداشته است این است که اگر شک دارید که آیا چنین عملی خدا را خشنود میسازد یا نه، بهتر است آنرا انجام ندهیم. "و هر چه از ايمان نيست، گناه است" (رومیان 14 : 23). لازم است بیاد داشته باشیم که جسممان نیز همچون روحمان نجات یافته است و از آن خداوند است. اگر چه اول قرنتيان 6 : 19 – 20، مستقیماً به خالکوبی و سوراخ کردن بدن مربوط نمیشود؛ اما یک اصل مهم را به ما یاد میدهد؛ و آن اینکه: "بدانيد كه بدن شما هيكل روحالقدس است كه در شماست كه از خدا يافتهايد و از آن خود نيستيد. زيرا كه به قيمتی خريده شديد، پس خدا را به بدن خود تمجيد نماييد". این حقیقت بزرگ باید دررابطه با بدنمان و در قبال کارهائی که میکنیم، و اماکنی که میرویم ما را هوشیارتر کند. پس قبل از اینکه بدنهایمان را با خالکوبی و سوراخ کاری پُر از نقش و نگار کنیم، باید مطمئن باشیم که خدا اجازۀ قطعی این کار را به ما میدهد.
کتاب مقدس راجع به خالکوبی و سوراخ کردن بدن چه میگوید؟
سوال: کتاب مقدس درباره همجنس بازی چه میگوید؟ آیا همجنس بازی گناه است؟
جواب: کتاب مقدس با هماهنگی کامل به ما میگوید که همجنس بازی گناه است. ( پیدایش 19: 1-13؛ لاویان 18: 22 ؛ رومیان 1 : 26- 27 ؛ اول قرنتیان: 6: 9). تعلیم رومیان 1: 26-27 به طور خاص این است که همجنس بازی نتیجۀ انکار و نا فرمانی از خداوند است. مطابق کتاب مقدس، زمانیکه انسان در بی ایمانی و گناه میماند و در این راه لجاجت میورزد، خداوند "او را به هوسهای خباثت تسليم میکند (حتی بیش از تبهکاران و فاسدان) تا نشان دهد که ثمرۀ زندگی بدون خداوند، چیزی جز پوچی و ناامیدی نیست. اول قرنتیان 6: 9 بیان میکند که همجنس بازان وارث ملکوت خداوند نخواهند شد.
خداوند انسان را با میل به همجنس بازی خلق نکرده است. کتاب مقدس به ما میگوید که بخاطر گناه است که شخصی همجنس باز میشود (رومیان 1 : 24- 27)، و دست آخر اینکه این عمل انتخاب خود آدمی است. این امکان وجود دارد که شخصی با داشتن قابلیت همجنس بازی متولد شود ، همانطور که افرادی با گرایش شدید به تعدی و زور و دیگر گناهان به دنیا میآیند. اما این امر نمیتواند عذر موجّهی برای انتخاب گناه جهت ارضای امیال گناه آلود باشد. آیا اگر شخصی با گرایشی دیوانه وار به خشم و غضب متولد شود، حق دارد که برای رسیدن به امیالش مرتکب آن شود؟ بطور یقین، نه! در مورد همجنس بازی نیز به همین شکل است.
علیرغم این واقعیت که همجنس بازی گناه است، کتاب مقدس آن را به عنوان گناهی "بزرگتر" از سایر گناهان توصیف نمیکند. همۀ گناهان برای خداوند رنج آور هستند. همجنس بازی تنها یکی از گناهان ذکر شده در اول قرنتیان 6: 9- 10 میباشد که انسان را از ملکوت خداوند باز میدارد. مطابق کلام خدا، همانطور که بخشش خداوند برای یک مَرد زناکار، بت پرست، قاتل، دزد و غیره مهیّاست، فرد همجنس باز را نیز شامل میشود. خداوند همچنین به همۀ آنانی که مسیح را به عنوان نجات دهندۀ خود بپذیرند، پیروزی و غلبه بر گناهان را وعده داده است؛ که همجنس بازی هم یکی از آن گناهان است (اول قرنتیان 6: 11؛ دوم قرنتیان 5: 17).
کتاب مقدس درباره همجنس بازی چه میگوید؟ آیا همجنس بازی گناه است؟
سوال: آیا طبق تعلیم کلام خدا، خود ارضائی گناه است؟
جواب: در کتاب مقدس هرگز به خود ارضائی اشاره نشده و هرگز اظهار نشده که خود ارضائی گناه است. اما با وجود این، هیچ شکی نیست که اعمالی که منتهی به خود ارضائی میشوند گناه آلوداَند. خود ارضائی نتیجۀ نهایی افکار شهوانی، تحریکات جنسی و تصاویر غیر اخلاقی است. اینها مشکلاتی است که باید با آنها برخورد نمود. اگر برگناهان شهوانی و تصاویر غیر اخلاقی چیره شویم، در آنصورت مشکل خود ارضائی مشکل حادّی نخواهد بود.
کلام خدا میگوید: "امّا زنا و هر ناپاكی و طمع در ميان شما هرگز مذكور هم نشود" (افسسیان 5 : 3). حال من در تعجبم که چطور خود ارضائی میتواند ـ مطابق این آزمون دقیق ـ پذیرفته شود. گاهی اوقات بهترین آزمون برای گناه آلود بودن کاری، این است که به دیگران دقیقاً بگوییم چه کاری کردهایم. حال اگر از بیان آن کار شرمنده و ناراحت میشوید، به احتمال زیاد مرتکب گناه شدهاید. آزمون خوب دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که آیا میتوان صادقانه و با وجدانی راحت از خداوند خواست که این عمل ما را برکت داده و آنرا برای اهداف بلند و عالی خود بکار بَرَد. من فکر نمی کنم که خود ارضائی عملی باشد که بتوان از انجام آن به خود بالید و صادقانه خدا را بواسطۀ آن شُکر نمود.
کلام خدا به ما میآموزد: "پس خواه بخوريد، خواه بنوشيد، خواه هر چه كنيد، همه را برای جلال خدا بكنيد" (اول قرنتیان 10 : 31). اگر شکی وجود دارد که چنین عملی خدا را خشنود میسازد یا نه ، بهتر است آنرا متوقف کرد. بطور قطع در مورد خود ارضائی شک بسیاری وجود دارد. "و هر چه از ايمان نيست گناه است" (رومیان 14 : 23). من نمیدانم که مطابق کلام خدا، خود ارضائی چگونه میتواند خدا را جلال دهد. علاوه بر این، ما باید به یاد آوریم که بدن ما همچون روح ما نجات یافته است و از آن خداوند است. "آيا نمیدانيد كه بدن شما هيكل روح القدس است كه در شماست كه از خدا يافتهايد و از آن خود نيستيد؟ زيرا كه به قيمتی خريده شديد، پس خدا را به بدن خود تمجيد نماييد" (اول قرنتيان 6 : 19 – 20). این آیه به ما هشدار میدهد تا بدانیم با بدنمان چه میکنیم و آنرا به کجاها میکشانیم! بنابراین، مطابق با نور کلام خدا، من اعتقاد ندارم که خود ارضائی خدا را خشنود خواهد ساخت، از ظهور مسائل غیر اخلاقی ممانعت خواهد کرد، و یا اینکه باعث خواهد شد مالکیت خداوند بر بدن ما بیشتر شود.
آیا طبق تعلیم کلام خدا، خود ارضائی گناه است؟