کتاب امثال سلیمان
معرّفی کتاب
کتاب امثال سلیمان، مجموعه‌ای است از سخنان و ضرب‌المثلهای اخلاقی و تعالیم مذهبی. قسمت بزرگی از آن حاوی مطالبی است که به طور روزمرّه همه با آن سرو کار دارند. شروع آن این‌طور است: شرط داشتن عمل و دانش، اطاعت و احترام نسبت به خداوند است. و در ادامه نه تنها به تعالیم مذهبی، بلکه به بیان مسائل تربیتی و اخلاقی نیز می‌پردازد. اغلب سخنان آن که کوتاه و نغز می‌باشد، از فرهنگ بنی‌اسرائیل سرچشمه گرفته است. مطالب آن دربارهٔ روابط خانوادگی، داد و ستدها، روابط اجتماعی و مطالبی درخصوص پرهیزکاری و خودداری می‌باشد و انسانها را به دوستی، صبر، بردباری و توجّه به مستمندان تشویق می‌نماید.
تقسیم‌بندی کتاب
در ستایش حکمت 1:1-18:9
امثال سلیمان 1:10-27:29
سخنان آکور 1:30-33
سخنان گوناگون 1:31-31
ارزش امثال
1
امثال سلیمان، پسر داوود، پادشاه ‌اسرائیل. این مثلها به شما کمک می‌کنند تا حکمت و نصیحت مفید را تشخیص داده و سخنان پر معنی را بفهمید. آنها می‌توانند به شما یاد دهند که چگونه عاقلانه و با عدالت و انصاف زندگی کنید. آنها می‌توانند به اشخاص بی‌تجربه، ذکاوت ببخشند و به جوانان، کاردانی. 5-6 این مثلها حتّی می‌توانند حکمت دانایان را افزون نموده و تحصیل‌کردگان را راهنمایی نمایند تا بتوانند اسرار پیچیدهٔ مثلها و معماهای دانایان را درک نمایند.
نصیحت به جوانان
ترس از خداوند، ابتدای حکمت است. امّا مردم احمق توجهی به آن نمی‌نمایند و علم را رد می‌کنند.
ای فرزند من، نصیحت پدر خود را بشنو و تعالیم مادرت را فراموش مکن. تعالیم و نصایح آنها مانند تاج عزّت و جلال بر سرت و گردنبند زیبایی و شکوه بر گردنت خواهند بود.
10 ای فرزند من، وقتی گناهکاران کوشش می‌کنند تو را فریب دهند، تسلیم نشو. 11 اگر بگویند: «بیا با هم متّحد شویم تا یک نفر را بکشیم و کمین کنیم تا خون بی‌گناهان را بریزیم، 12 بیا تا مثل قبر آنها را زنده‌زنده ببلعیم و مانند مرگ بر سر آنها نازل شویم، 13 هرگونه اموال گرانبها به دست می‌آوریم و خانه‌های خود را از اموال دزدی پر می‌کنیم. 14 بیا جزو دستهٔ ما باش تا هرچه بدزدیم با هم قسمت کنیم.»
15 ای فرزند من، با آنها همراه مشو و از ایشان دوری کن. 16 چون پاهای ایشان به سوی شرارت می‌دود و برای ریختن خون می‌شتابند. 17 گذاشتن دام در مقابل چشمان پرنده کار بیهوده‌ای است. 18 امّا این قبیل افراد، برای خود دام می‌گسترانند، دامی که در آن هلاک خواهند شد. 19 دزدی، عاقبت باعث هلاکت دزد می‌شود. عاقبت کسانی‌که با قتل و غارت زندگی می‌کنند، مرگ و نابودی است.
ندای حکمت
20 حکمت در کوچه‌ها و در خیابانها با صدای بلند، همه را صدا می‌زند. 21 در دروازهٔ شهرها و هر جایی که مردم دور هم جمع می‌شوند فریاد می‌کند: 22 «ای مردم احمق تا کی می‌خواهید احمق باشید؟ تا کی می‌خواهید از مسخره کردن دانایی لذّت ببرید؟ آیا شما هرگز خواهید آموخت؟ 23 وقتی شما را صدا می‌‌زنم، گوش دهید. پندهای خوبی می‌دهم و آنچه می‌دانم به شما می‌آموزم. 24 چندین بار شما را صدا کردم ولی نیامدید. دستهای خود را به طرف شما دراز کردم، اعتنا نکردید. 25 نصایح مرا قبول نکردید و نخواستید که شما را اصلاح کنم. 26 پس وقتی گرفتار شوید، به شما می‌خندم و هنگامی‌که دچار ترس و وحشت شوید، شما را مسخره می‌کنم. 27 وقتی ترس مثل توفان به شما حمله کند و مصیبت مانند گردباد دور شما را بگیرد، وقتی‌که به تنگدستی و پریشانی دچار شوید. 28 آنگاه مرا صدا خواهید کرد، ولی جواب نخواهم داد. همه‌جا به دنبال من خواهید گشت ولی مرا پیدا نخواهید کرد. 29 زیرا شما هرگز به حکمت توجّه نکردید و از خداوند اطاعت ننمودید. 30 هرگز با من مشورت نکردید و به نصیحتهای من توجّه ننمودید. 31 بنابراین، آنچه کاشته‌اید درو خواهید کرد و کارهای شما، شما را گرفتار می‌سازد. 32 مردم نادان که حکمت را قبول نمی‌کنند، نابود می‌شوند و بی‌توجّهی ایشان، آنها را هلاک خواهد کرد. 33 امّا کسانی‌که به من گوش دهند در آرامش زندگی خواهند کرد و از هیچ چیزی نخواهند ترسید.»